بیل ویلیامز یک معامله گر مشهور جهان، توسعه دهنده شاخص های تحلیلی و خالق استراتژی سودآوری است. در سال 1987 اولین آثار او در مورد معاملات در بورس منتشر شد. نویسنده به شدت از روش های سنتی تجزیه و تحلیل نمودارها انتقاد کرد. به نظر او تحلیل بنیادی و تکنیکال فاقد عینیت است. ویلیامز متقاعد شده بود که مجموعه ای از عوامل تصادفی تاثیر کلیدی بر قیمت گذاری یک ابزار مالی دارند.
بعداً ویلیامز کتابی با عنوان "آشوب تجارت" منتشر کرد که بر اصول هندسه فراکتال متمرکز بود. نویسنده به طور قانع کننده ای وجود یک الگوی متغیر در هرج و مرج بازارهای مالی را اثبات کرد. محبوبیت بالای این اثر را می توان با نتایج مالی برجسته تجارت نویسنده و نه روش های نوآورانه تجزیه و تحلیل نقل قول توضیح داد. در واقع بیل ویلیامز طی 2 سال معامله در بازار سهام توانست سرمایه خود را از 10000 به 200000 دلار افزایش دهد. این نتیجه نمی تواند مورد توجه معامله گران قرار نگیرد و بسیاری تصمیم گرفتند رویکرد تجاری ویلیامز را در عمل خود معرفی کنند. خود نویسنده تشویق شد تا مدرسه تجاری خود را باز کند - گروه بازرگانی سودآوری، که امروز توسط دخترش - جاستین ویلیامز اداره می شود. شهریه 6000 توماندوره آموزشی برای معامله گران در گروه بازرگانی سود منحصراً با هدف مطالعه و افشای ویژگی های استراتژی منحصر به فرد بی ویلیامز برگزار می شود.
مهم!شاخص های B. Williams در مجموعه استاندارد ابزارهای تحلیلی پلت فرم MT4 گنجانده شده است و بسیاری از معامله گران قبلاً موفق به ارزیابی "اثربخشی" آنها در عمل شده اند. علاقه مندان استراتژی های جدیدی را توسعه داده اند که هیچ ارتباطی با رویکرد "سودآوری" ندارند، بنابراین کارآیی آنها به سختی قابل تردید نیست. به عنوان مثال، هیچ بررسی استراتژی B. Williams به این موضوع اشاره نکرده است که 2 روش برای استفاده از فراکتال ها وجود دارد، اما به دلایلی توجه بر روی روش کمتر موثر متمرکز شده است. بیایید ببینیم شاخصهای بیل ویلیامز واقعاً چه هستند، استراتژی «سودآوری» چگونه کار میکند و «گوروهای معاملهگر» از 1000 دلار به بالا چه چیزی را دریافت میکنند؟
شاخص های بیل ویلیامز و اشتباهات معامله گران
نسخه اصلی استراتژی سودمندی از 4 ابزار تحلیلی توسعه یافته توسط نویسنده سیستم استفاده می کند:
- تمساح.
- فراکتال ها
- نوسانگر فوق العاده
هر نشانگر به طور پیش فرض در MT4 یکپارچه شده است.
توجه!اولین نسخه از استراتژی Profitunity در دهه 80 قرن گذشته توسعه یافت. از آن زمان، اصل قیمت گذاری ابزارهای مالی دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. این عمدتاً تحت تأثیر افزایش قابل توجهی در نوسانات دارایی های نقدی بود. اشتباه اصلی نویسندگان بررسی ها و معامله گران عملی این است که اولی به طور سطحی نسخه اصلی وسیله نقلیه را ارائه می دهد، در حالی که دومی سعی می کند از این توصیه ها در تجارت استفاده کند. در ابتدا، استراتژی سودآوری برای بازار سهام ایجاد شد. بله، خود بیل ویلیامز گفته است که روش او بدون توجه به ابزار مالی انتخاب شده برای معامله موثر خواهد بود، اما چیزهای زیادی تغییر کرده است.
برای یادگیری نحوه استفاده موفقیت آمیز از اندیکاتورهای ویلیامز در معاملات خود، مهم است که اشتباهات اصلی معامله گران را درک کنید.
تفسیر نادرست سیگنال های معاملاتی
متأسفانه، خطاهای اساسی زیادی در توصیف اصل عملکرد شاخص های بیل ویلیامز وجود دارد که برای پوشش همه موارد، لازم است هر ابزار جداگانه در نظر گرفته شود:
فراکتال هایک الگوی عجیب و غریب متشکل از حداقل 5 شمع که نقطه اوج یا پایین میانگین آن بالاتر / کمتر از حد است.
نشانگر روی نمودار در MT4 به صورت فلش نشان داده می شود:
در واقع، فراکتال ها مینیمم و ماکزیمم محلی را برای دوره های جزئی نمایش می دهند. تنها کاربرد عملی اندیکاتورها، طبق توضیحات موجود در شبکه، قرار دادن دستور توقف معلق در سطح فراکتال است. با این حال، مطابق با قوانین تجزیه و تحلیل تکنیکال، امکان باز کردن سفارش در جهت روند زمانی وجود دارد که قیمت از سطح محلی افزایش یابد. این اصل تجارت به تفصیل در کتاب "آشوب تجارت" نوشته بی ویلیامز مورد بحث قرار گرفته است. این روش استفاده از این نشانگر است.
تمساح
این ابزار بر اساس 3 میانگین متحرک با دوره های 13. 8 و 5 است. هنگام استفاده از اندیکاتور در معاملات فارکس، توصیه می شود روش MA را در تنظیمات به "نمایی" تغییر دهید. این باعث می شود که تشکیل خطوط نسبت به تغییرات قیمت تیک حساس تر شود. در توسعه این ابزار، نویسنده با ایده های سیدوس و پوریا در مورد استفاده از لغزش در تجزیه و تحلیل بازارهای مالی هدایت شد. با درک این موضوع، معامله گران تازه کار کورکورانه توصیه های ارائه شده در شبکه را دنبال می کنند، که طبق آن فقط در صورتی که تمام خطوط به سمت روند فعلی هدایت شوند، باید در جهت لغزش ها باز شود. نتیجه به شرح زیر است:
خطوط افقی به نوبه خود نقاطی را در بازار مشخص می کنند. برای درک موضوع واضح، نیازی به تجربه قابل توجهی در تجارت ندارید: سیگنال ها پس از انجام حرکت نمایش داده می شوند. از 3 سیگنال ارائه شده در تصویر، تنها یکی سودآور بود. به همین دلیل است که اکثر معامله گران از تمساح تنها به عنوان نشانگر روند استفاده می کنند که به عنوان فیلتر سیگنال های نادرست عمل می کند. در واقع کافی است تغییرات کوچکی در تفسیر سیگنال های این ابزار ایجاد کنید تا آن را به عنصری موثر و کلیدی در معاملات تبدیل کنید:
سیگنال واقعی برای باز کردن یک سفارش، تقاطع یک خط متفاوت است که با یک دوره 5 با یک دوره 8 حرکت می کند. نقاط باز کردن معاملات روی تصویر مشخص شده اند. همانطور که می بینید، این به طور قابل توجهی کارایی نشانگر را افزایش می دهد.
نوسان ساز عالی
امکانات یک نوسان ساز عالی هم توسط توسعه دهنده و هم توسط معامله گران به شدت اغراق شده است. این ابزار در واقع هیچ ارتباطی با استراتژی Profitunity ندارد و به عنوان یک شاخص مستقل توسعه یافته است. Awesome Oscillator در معاملات آتی ارز موثر است، اگر از آن برای تشخیص واگرایی استفاده شود:
سیگنال کنترل برای باز کردن یک موقعیت، هیستوگرام عبور از خط صفر در جهت روند بالقوه است. شایان ذکر است که Awesome Oscillator واگرایی ها را بسیار کارآمدتر از MACD محبوب نشان می دهد.
از بین همه شاخص های در نظر گرفته شده، دومی از محبوبیت خاصی برخوردار است، زیرا بر اساس مطالعات آماری، معامله گران مشتاق توانستند چندین نوع سیگنال معاملاتی را برای این ابزار استخراج کنند.
عبور از خط صفردر عمل، این سیگنال موثر نیست، زیرا بسیار دیر است.
تشکیل 3 میله هیستوگرام در یک ردیف همرنگ، بدون توجه به موقعیت آنها نسبت به سطح صفر. برای متقاعد شدن از عواقب مضر استفاده از چنین تاکتیکهایی در عمل، کافی است به سیگنالهای نوسانگر در طول دورههای تجمیع توجه کنیم که حدود 70٪ از کل زمان معاملات را تشکیل میدهند:
هنگام تجارت با این توصیه ها ، از دست دادن سپرده موضوع زمان است.
الگوی "بشقاب پرنده"
این روش استفاده از نوسان ساز "جادویی" نیز به روش بیل ویلیامز مربوط نمی شود و توسط معامله گران ناشناخته تهیه شده است. این الگوی شامل 6 میله هیستوگرام است که در کنار هم شکلی شبیه به یک بشقاب را تشکیل می دهند. از این تعداد ، 3 میله قرمز و بقیه سبز هستند. باز شدن سفارش ظاهراً باید در جهت سه ستون آخر باشد:
تصویر بخشی از نمودار را نشان می دهد که 3 سیگنال معاملات در آن شکل می گیرد. از این تعداد ، 2 نفر سودآور نبودند. چنین آماری استفاده از استراتژی را در عمل توجیه نمی کند. این سیگنال ها با یک روند برجسته واقعاً مؤثر هستند ، که به ندرت اتفاق می افتد.
همانطور که مشاهده می کنید ، هیچ یک از روشهای محبوب استفاده از نوسان ساز عالی منجر به نتیجه مورد انتظار نمی شود. این ابزار توصیه می شود فقط در هنگام معاملات معاملات آتی صرفاً برای شناسایی واگرایی استفاده کنید.
انتخاب بازه زمانی اشتباه
یکی دیگر از اشتباهات رایج معامله گران که سعی در استفاده از شاخص های بیل ویلیامز در تجارت دارند ، انتخاب زمانی اشتباه است. عناصر اصلی در استراتژی سود ، فراکتال و تمساح هستند. این شاخص ها را می توان شاخص های روند نامید ، بنابراین استفاده از آنها برای تجزیه و تحلیل نمودارها با دوره های M1-M30 غیر عملی است. واقعیت این است که در این بازه های زمانی نویز بازار غالب است ، که از عملکرد صحیح ابزارهای تحلیلی جلوگیری می کند. دوره بهینه برای بازرگانی شاخص های ویلیامز H4 است.
نحوه استفاده مؤثر از استراتژی تجارت ویلیامز
برای تجارت ، شما نیاز به نصب Fractals و شاخص های تمساح با پارامترهای ورودی استاندارد در نمودار دارید. الگوی تمام شده چیزی شبیه به این خواهد بود:
برای باز کردن سفارش خرید ، باید منتظر تأیید زیر باشید:
کشویی سبز از پایین به بالا از قرمز عبور می کند.
آخرین فراکتال به پایین اشاره می کند.
برای باز کردن سفارش سیگنال های فروش آینه می شوند. از دست دادن توقف در سطح آخرین فراکتال تنظیم شده است. قرار دادن سود گرفتن ضروری نیست ، اما ارزش این سفارش را می توان ثابت کرد و تا 70 ٪ از میانگین نوسانات روزانه دارایی انتخاب شده برای تجارت را تشکیل می دهد.
برای درک اصل تجارت و ارزیابی اثربخشی استراتژی ، توصیه می شود به چند مثال توجه کنید:
در نمودار ارائه شده ، 5 سیگنال برای موقعیت های باز تشکیل شد. شما باید هر یک از آنها را با جزئیات بیشتری در نظر بگیرید:
معامله مطابق با قوانین تجارت افتتاح می شود. خط عمودی نقطه ورود است. خروج از معامله پس از تشکیل فراکتال مخالف انجام می شود. نتیجه سود ثابت 240 امتیاز است.
روند محلی به سمت بالا هنوز هم مرتبط است ، و شکل گیری مجدد یک فراکتال در جهت مربوطه زمینه ای برای قرار دادن سفارش تجارت فراهم می کند.
اوضاع کاملاً مشابه با آنچه در نکته 2 در نظر گرفته شده است.
در برابر پس زمینه نقدینگی بالا ، تمساح سیگنال کاذب را برای باز کردن سفارش خرید نشان می دهد ، اما آخرین فراکتال نزولی است ، بنابراین از تجارت خودداری کنید.
همانطور که مشاهده می شود ، استفاده یکپارچه از شاخص ها تمساح و فراکتال ها بیش از حد مؤثر است. فراکتال ها نه تنها نقش یک فیلتر خوب را بازی می کنند ، بلکه صحیح ترین نکات را نیز برای سودآوری نشان می دهند. اکنون توصیه می شود در دوره های ادغام به سیگنال های این شاخص ها توجه کنید.
با حرکت جانبی نمودار ، توده ای از سیگنال های کاذب نمایش داده می شود که اکثریت قریب به اتفاق آنها به طور موثری فراکتال ها را فیلتر می کند. در نتیجه ، تنها 3 سیگنال قانع کننده تشکیل شد که 2 مورد از آنها با ناچیز بسته و 3 با نتایج مالی خوب بسته شدند.
توجه!هنگام تجارت با سیستم سودآوری ، ریسک هر سفارش نباید از 2-3 ٪ سپرده تجاوز کند. دوره بهینه H4 است. بازده بالقوه بسته به نوسانات جفت ارز تا 20 ٪ در ماه است. اگر به نظر می رسد که این کافی نیست ، باید به سودآوری سپرده های بانکی یا صندوق های متقابل توجه کنید.
به معامله گران تازه کار توصیه می شود بیش از 2 ابزار مالی تجارت نکنند.
نتیجه
براساس اطلاعات ارائه شده ، می توانیم نتیجه بگیریم: شاخص های بیل ویلیامز و استراتژی سودآوری مؤثر هستند. با استفاده از آنها در عمل می توان به سود پایدار دست یافت. مشکل اصلی اکثر معامله گران تفسیر نادرست سیگنال های معاملاتی بود.