علاقه مند به فناوری ، نوآوری و افراد پیشرو برای حل چالش برانگیزترین مشکلات مشتری.
مدیر ارشد فناوری Blockchain EY ، EY Americas Consulting Leader Metaverse Leader
یک تکنسین ، معلم ، سازنده تیم و رهبر خدمتگزار که به شرکت ها کمک می کند تا فناوری و استعداد جدیدی را برای تحول مؤثر و تأثیرگذاری بر آینده ما مهار کنند.
مدیر ارشد ، بازارهای سرمایه ، Ernst & Young LLP
رهبر دگرگونی بر فشرده ترین موضوعات و نوآوری ها در بازارهای بانکی و سرمایه متمرکز بود. رهگذر. علاقه مندان به موسیقی. مشتاق اسکی باز.
ماهیت غیرمتمرکز Web3 و Metaverse چشم انداز رقابتی را برای شرکتهای خدمات مالی که هم فرصت ها و هم چالش ها را ارائه می دهند ، تغییر می دهد.
- یک مدل غیرمتمرکز Web3 به دنبال تجلی یک تجربه دیجیتالی است که انعطاف پذیر ، فراگیرتر است و اتصال همسالان را در اولویت قرار می دهد.
- در Web3 ، ایجاد ارزش ، ذخیره و مبادله در جوامع و زیرساخت های فناوری غیر متمرکز است.
- Web3 و متاور وابسته هستند اما وابسته نیستند. بسیاری معتقدند Web3 باعث تسریع در اتخاذ متاور می شود.
Web3 - عدم تمرکز ، اختلال و دارایی های دیجیتال
عدم تمرکز هم برای همه وعده های Web3 به یک فریاد تجمع و هم کاتالیزور تبدیل شده است. اما فراتر از یک کلمه کلیدی برای رسانه ها و مانترا برای مؤمنان واقعی - Web3 چیست و چرا اهمیت دارد؟زیرساخت های غیر متمرکز و اصول طراحی چگونه یک اکولایزر و یک اختلال برای نسل بعدی اینترنت خواهد بود؟و چگونه دارایی های دیجیتال و مالی غیر متمرکز (DEFI) در ظهور متاور نقش دارند؟در این دوم در یک سری مقاله در مورد متاور ، ما بررسی خواهیم کرد که چگونه این عناصر بر فرصت ها و چالش های صنعت خدمات مالی تأثیر می گذارند.
وعده web3
به گفته گروه گارتنر ، پیش بینی می شود که تا سال 2026 حدود 25 ٪ از مردم حداقل یک ساعت در روز را در متاور بگذرانند. علاوه بر این ، آنها انتظار دارند که 30 ٪ از سازمان ها محصولات و خدمات را برای متاور آماده کنند. Web3 برای فعال کردن این شکل جدید از تجارت اساسی است و موتور هدایت ایجاد ، ذخیره و تبادل ارزش در متاور خواهد بود.
تمایز بین Web3 و متاور گاهی اوقات دشوار است - آنها یکسان نیستند. آنها وابسته نیستند ، اما در صورت تحقق دید واقعی متاور ، وابسته به هم هستند. Metaverse و Web3 در وسط در تقاطع هویت آنلاین و دارایی های دیجیتال قرار می گیرند ، جایی که کاربران نه تنها در جوامع سه بعدی شرکت می کنند بلکه در یک تجربه دیجیتالی مشترک دارند.
محتوای مرتبط
*POAPS (اثبات پروتکل حضور).
برای توضیحات نمودار کلیک کنید
نمودار نشان دهنده Metaverse و Web3 به همراه تقاطع آنها است.
متاور وضعیت آینده چگونگی تجربه انسان در اینترنت است. این تجربه در اشکال سه بعدی ، مجازی/فیزیکی ، همهجانبه ، مداوم ، خلاق و اجتماعی را فراهم می کند.
Web3 مجموعه ای از مفاهیم و فناوری های غیر متمرکز است که زیرساخت های پارادایم آینده را فراهم می کند. مفاهیم و فن آوری های تحت پوشش Web3 عبارتند از: blockchain ، وب غیر متمرکز ، DAPPS ، DEFI ، DAOS ، Cryptocur ارز ، اقتصاد خالق ، DDNS (شبکه ها).
هر دو Metaverse و Web3 برای ارائه راه حل هایی برای NFT ، هویت ترکیب شده اند.
Web3 یک فناوری بخشی و یک رویکرد بخشی برای ایجاد اینترنت است که افراد و جوامع را فراتر از منافع نهادهای متمرکز توانمند می کند. پایه و اساس آن تا حد زیادی در فن آوری هایی مانند blockchain و IPF (سیستم فایل بین سیاره ای) لنگر انداخته است ، پایه و اساس آن در مفهوم زیرساخت های غیرمتمرکز ، طراحی ، ذخیره و دسترسی وجود دارد. این مدل غیرمتمرکز به دنبال تجلی یک تجربه دیجیتالی است که مقاوم تر ، فراگیرتر و کمتر مستعد سانسور است و ارتباط همتا به همسالان را نسبت به تسهیل توسط واسطه ها در اولویت قرار می دهد. در Web3 ، ایجاد ارزش ، ذخیره و مبادله قلمرو انحصاری مارک ها یا ارائه دهندگان پلتفرم نیست. کاربران دارایی های دیجیتالی را ایجاد می کنند و هم در یک مدل ذخیره سازی غیر متمرکز ایجاد و تبادل می کنند. هویت ما به طور انحصاری توسط بستری که در آن کار می کنیم تأیید نمی شوند ، بلکه با ابزارهایی مانند کیف پول های دیجیتال که به ما امکان می دهد خودمان را تأیید کنیم.
با الهام از جامعه منبع باز ، توسعه دهندگان Web3 از استانداردهای باز و فن آوری های عمومی مانند راه حل های ذخیره سازی و توزیع توزیع شده برای توسعه ارزهای رمزنگاری شده ، نشانه های غیر قابل رگ (NFT) و سازمان های مستقل غیر متمرکز (DAO) برای ساختن شبکه های معتبر همسالان و همسالان قابل انعطاف پذیر استفاده می کنند. برنامه های کاربردی.
با توجه به تمام مزایایی که تکرارهای قبلی اینترنت به ما داده است ، Web3 از بسیاری جهات واکنشی به تسلط متمرکز تعداد انگشت شماری از غول های فناوری است. کاربران فاقد انتخاب و کنترل نحوه تجارت داده های شخصی برای خدمات هستند ، و Upstarts ، ورود به بازارهایی را که بازیکنان غالب آنقدر دسترسی و تجربه کاربر را کنترل می کنند ، دشوار می دانند. اما آیا وضعیت فعلی تمرکز خود بد است؟آیا سطح فوق العاده ای از امنیت و سودمندی برای تمرکز وجود ندارد؟واقعیت این است که تمرکز مناسب است - تا زمانی که نباشد.
برای درک کامل این دیدگاه و اینکه چرا برای آینده بسیار قانع کننده است ، به درک چگونگی رسیدن به نسخه فعلی اینترنت خود کمک می کند.
چگونه به اینجا رسیدیم؟
در دهه 90 پوند ، ما شاهد ظهور اینترنت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای بهره وری عصر مدرن بودیم. ساخته شده برای اولین بار به عنوان یک منبع فقط خواندنی ، اطلاعات بارگذاری ، فهرست بندی و دسترسی در سطح جهان ، مشابه نسخه آنلاین یک دائر ycl المعارف.
اما این مدل از اینترنت ، که به عقب ما اکنون Web1 را برچسب می زنیم ، یک منبع واحد بود و بنابراین محدود کننده بود. کاربران از محتوای ایجاد شده و توسط ارائه دهندگان استفاده می کردند و روش های کسب درآمد باریک بود. تبلیغ کنندگان در کنار محتوای ارائه شده توسط غول های رسانه ای در حال ظهور ، به این رسانه جدید و Piggyback می روند. موتورهای جستجو به عنوان مقام اصلی حاکم بر ایجاد محتوا ، جمع آوری و کشف (قابل توجه ترین مورد برای موتورهای جستجو) ظاهر شدند و مدل کسب و کار تبلیغاتی بود.
به آرامی ، اینترنت شروع به تکامل در تکرار بعدی خود ، Web2 کرد. این از محتوای خالص و ارائه دهندگان جستجو به ارائه دهندگان پلتفرم منتقل شد. خدمات "رایگان" ارائه دهنده اتصال اجتماعی ، پیام رسانی ، برنامه های بهره وری و سایر ابزارهای ایجاد محتوا ، برای دسترسی به دیجیتال بر روی سطح شیب دار غالب شدند. سیستم عامل های دارای اطلاعاتی مصنوعی با قابلیت های یکپارچه و تجربه کاربر چشمگیر ، هرچند 2D نیز به مراکز تجارت الکترونیکی تبدیل شدند.
برای بهره مندی از راحتی ارائه شده توسط این پلتفرم های «رایگان»، کاربران در بیشتر مواقع ناآگاهانه به آن ها اجازه می دادند که هر بار که با اعتبار خود وارد سیستم می شوند، خرید می کنند یا به سادگی با هر نوع محتوا یا خدماتی درگیر می شوند، داده ها را جمع آوری کنند. هویت، مشارکت اجتماعی و ترجیحات، حتی اطلاعات اولیه مالی شخصی، در پلتفرم های کمتر و کمتری متمرکز شدند. این نه تنها قدرت فوقالعادهای را در دست چند شرکت قرار داد، بلکه خطرات امنیتی و حریم خصوصی زیادی را با دادههای شخصی بسیار در دست تعداد کمی ایجاد کرد.
چشم انداز غیر متمرکز
در مواجهه با این تمرکز و فروپاشی مالی سال 2008، بلاک چین و اولین مورد استفاده آن یعنی بیت کوین متولد شد. با چشم انداز Web3 به عنوان ستاره شمالی خود، وفاداران بلاک چین ایده بازسازی اینترنت و خود سیستم مالی را در یک مدل غیرمتمرکز پیشنهاد کردند.
Web3 که بر اساس آنچه قبلاً آمده است، به دنبال غیرمتمرکز کردن کنترل بر حاکمیت، زیرساخت ها و تراکنش هایی است که تجربه متاورس ما را تشکیل می دهند. و در حالی که یک اینترنت غیرمتمرکز مطلقاً لازم نیست تا متاورس به واقعیت تبدیل شود، از نظر فلسفی ناخوشایند است که یک متاورز فقط بر اساس یک اینترنت متمرکز باشد که در آن فرد نمی تواند مطلقاً دارایی دیجیتال (مانند هنر دیجیتال، زمین، فیلم) باشد.) آزاد و واضح همانطور که در دنیای واقعی انجام می دهیم. ارائهدهنده پلتفرم امروز به سادگی میتواند سرور را خاموش کند یا کاربر را از پلتفرم منع کند.
اما قبل از اینکه این چشم انداز جوامع و زیرساخت ها برای سازماندهی و اداره خود به واقعیت تبدیل شود، کار باید انجام شود. این رویکرد جدید خطرات و چالش های جدیدی را برای شرکت های خدمات مالی ارائه خواهد کرد. این ریسکها از ریسک برند گرفته تا شرکتهایی که حضور خود را در یک متاورز مبتنی بر Web3 ایجاد و مدیریت میکنند تا نحوه محافظت از امنیت و هویت کاربران را دربرمیگیرد. کاربران می خواهند توانایی انجام تجارت از طریق Web3 را به دو روش آشنا و جدید داشته باشند و از ماهیت غیرمتمرکز آن استفاده کنند تا قدرت بیشتری در دست مصرف کنندگان و سازندگان قرار دهد.
واقعاً تمرکززدایی به چه معناست؟
تمرکززدایی را میتوان بهعنوان فقدان کنترل مرکزی تعریف کرد، خواه این کنترل روشی باشد که افراد با آن ارتباط برقرار میکنند، چگونه محتوا را مصرف میکنند یا اینکه چگونه تجارت با یکدیگر را انتخاب میکنند. تمرکززدایی واقعی برای Web3 شامل ساخت اجزای حیاتی زیرساخت، از جمله ذخیرهسازی، در یک شبکه جهانی انعطافپذیر است که در آن هیچ شخص یا نهادی نمیتواند دسترسی را از بین ببرد یا به نحو دیگری کنترل کند. این یک اصل اصلی زیرساخت بلاک چین عمومی و اصل طراحی اصلی آن Web3 است.
این جهت کاملاً در تضاد با رویکرد فعلی ما است و پیامدهای عمیقی برای شرکت های خدمات مالی دارد که ریل های تجارت را در Web3 ایجاد و پشتیبانی می کنند. همه چیز از هویت گرفته تا امنیت تا زیرساخت های اساسی باید برای یک مدل غیرمتمرکز، از جمله اینکه چگونه شرکت های خدمات مالی مشتریان را به دست می آورند و به آنها خدمت می کنند، دوباره تصور شود.
دارایی های دیجیتال و اقتصادهای کاربر محور در متاورس
دنیای مالی غیرمتمرکز با پایه گذاری دارایی های دیجیتال آغاز می شود. از برخی جهات، تجارت این داراییهای جدید در قالب ارزهای رمزنگاری شده و NFT، به عنوان نمونه، به یک حواس پرتی برای ارزش اساسی Web3 تبدیل شده است. اما با این وجود، دارایی های دیجیتال سنگ بنای چگونگی ایجاد و مبادله ارزش در متاورس را تشکیل می دهند.
blockchain به توسعه دهندگان و پروژه هایی که از آنها پشتیبانی می کنند اجازه می دهد تا ارزش را نشان دهند و دارایی های دیجیتالی ایجاد کنند. این می تواند به صورت رمزنگاری باشد ، یک ابزار ابزار برای معاملات در شبکه blockchain ، stablecoins به ارزش یک ارز مستقل یا یک NFT که نمایانگر هنر دیجیتال یا مزایای دنیای واقعی مانند عضویت در یک سازمان است ، می باشد. یک تمایز اساسی بین این دارایی ها ، ترفیع است. آیا می توان آنها را به صورت توکن (ارزهای رمزنگاری شده) به صورت نوعی رد و بدل کرد یا مانند NFT ها منحصر به فرد هستند؟
این دارایی های دیجیتالی ارزش خود را بر اساس اقتصاد بازار blockchain که روی آن قرار می گیرند و ارزش درک شده دارایی توسط بازار وسیع تر نشان می دهد. هیچ مرجع متمرکز تنها این دارایی ها را صادر نمی کند یا به دنبال کنترل عرضه یا ارزش آنها نیست. در یک متاور با قدرت Web3 ، دارایی ها می توانند بدون نیاز به واسطه ها ، آزادانه و مستقیم به صورت همسالان معامله شوند. اثبات مالکیت دارایی غیرمتمرکز در سراسر blockchain وجود دارد و انعطاف پذیری ، حفظ حریم خصوصی و امنیت را فراهم می کند. دارایی ها را می توان با قراردادهای هوشمند برای خودکار سازی معاملات مالی برنامه ریزی کرد.
امور مالی غیر متمرکز
در تلاش برای استفاده از این رویکرد غیرمتمرکز برای اقتصاد وسیع ، توسعه دهندگان Web3 به دنبال بازسازی سیستم مالی ما در یک مدل جدید هستند. برای به چالش کشیدن مدل فعلی ، DEFI یا مالی غیر متمرکز را وارد کنید. در حقیقت ، اصطلاحات Defi و Tradfi (امور مالی سنتی) به عنوان نماینده رقبای بین شهر تبدیل شده اند و نمایانگر آینده امور مالی برای سابق و وضع موجود برای دومی هستند. ما همچنین دیده ایم که شرکت ها در مناطق خاکستری بین این دو ظاهر می شوند ، که اغلب به آن CEFI یا سرمایه گذاری متمرکز گفته می شود: این شرکت ها عناصر هر دو مدل را که به کاربران امکان دسترسی ایمن به ریل های مالی Web3 را با کنترل های مالی سنتی تر نشان می دهند ، می سازند. مبادلات رمزنگاری متمرکز مانند Coinbase بهترین نمونه از این است.
برای درک Defi به عنوان یک کل ، ما باید به طور خلاصه در مورد قراردادهای هوشمند صحبت کنیم. قراردادهای هوشمند منطق تجاری مشترک را رمزگذاری می کنند که به طور مستقل در یک شبکه blockchain اجرا می شود - فقط به یک معامله برای اجرای عملکرد نیاز دارد. اتوماسیون ارائه شده توسط قراردادهای هوشمند ، سازندگان blockchain را قادر می سازد تا "اعتماد" را در blockchain رمزگذاری کنند و معاملات IF-THEN را تعریف کنند. یک قرارداد فروش را در خانه خود انجام دهید و یک قرارداد هوشمند به طور خودکار مالک جدید را در blockchain ثبت کنید.
قراردادهای هوشمند با معرفی Ethereum و اولین بار بازنمایی استاندارد از ارزش به عنوان دارایی های نشانه گذاری شده ، خواه دارایی های قارچ مانند stablecoins یا منحصر به فرد مانند NFTS را فعال کردند. این امر برای ایجاد دارایی های دیجیتال بنیادی شد.
این ترکیب و اتصال قراردادهای هوشمند و دارایی های دیجیتالی است که زیربنای تکامل بعدی است و به ما امکان می دهد مدلهای مالی مختلفی را برای این دارایی ها اعمال کنیم. سازندگان Defi با تکرار مدل های مالی سنتی مانند تبادل و وام دادن به blockchain شروع به کار کردند اما اکنون در حال ایجاد مدل ها و ابزار مالی کاملاً جدید (به عنوان مثال ، دائمی) در امور مالی سنتی نیستند. دسترسی جهانی ، عمومی ، 24/7/365 از هرجای اینترنت در دسترس است و همچنین یک مدل عملیاتی بسیار متفاوت از امور مالی سنتی ارائه می دهد.
برای مثال، یک زیرساخت غیرمتمرکز پرداخت و تراکنش به این معنی است که افراد می توانند دارایی های خود را در کیف پول های دیجیتال کنترل کنند، با یک هویت دیجیتال آنلاین امن که در سراسر شبکه شناخته شده است، از متاورس عبور کنند و بدون نیاز به واسطه، مستقیماً با سایر کاربران تراکنش ها را انجام دهند. همچنین به معنای ذخیره سازی و دسترسی غیرمتمرکز به محتوا است، با چندین طرف که تراکنش ها را تأیید می کنند و دسترسی به محتوا را تسهیل می کنند. در حالی که برخی این را رهایی کامل از سیستم مالی سنتی می دانند، به احتمال زیاد ترکیبی از امروز و فردا خواهد بود. اپراتورهای Web3 با راهنماییهای نظارتی و نیاز به محافظت از مصرفکنندگان و کسبوکارها، سیاستهای مشتریان شما را میشناسند تا بفهمند با چه کسی تجارت میکنند.
ارائه دهندگان DeFi به دنبال رهایی افراد از وابستگی به واسطه ها و قرار دادن کنترل بیشتر در دست مصرف کنندگان هستند. در این مدل از تامین مالی غیرمتمرکز، فرصت ها و چالش ها برای شرکت های خدمات مالی وجود دارد. اگر تنها در وسط یک معامله دیگر کافی نباشد، شرکت های خدمات مالی چگونه کسب درآمد خواهند کرد؟اگر کشورهای مستقل ارز دیجیتال صادر کنند، کدام خدمات بانکی هنوز ضروری است؟آیا واقعاً اعتماد به فناوری بلاک چین جایگزین اعتمادی خواهد شد که توسط مؤسسات طی صدها سال ایجاد شده است؟و در نهایت، دولت ها چگونه همه اینها را تنظیم خواهند کرد؟
مختل شود یا مختل شود
تمرکززدایی منابع و خدماتی که توسط Web3 هدایت می شود، ماهیت امور مالی را به روش های معناداری تغییر خواهد داد. هم خطر اختلال و هم فرصت رهبری وجود دارد. برای مثال، صرافیهای غیرمتمرکز برای داراییهای دیجیتال، مالکان دارایی را مستقیماً به یکدیگر برای تراکنشها متصل میکنند. مالکیت را می توان مستقیماً از طریق بلاک چین تأیید و منتقل کرد و نیاز به تسویه حساب سنتی یا کارگزاران را از بین برد. این مبادلات متکی به استخرهای نقدینگی هستند که توسط صاحبان مستقل داراییهای دیجیتال تامین میشوند و برای تسهیل تراکنش مستقیماً به آنها کارمزد ارائه میکنند. صرافی های سنتی نمی توانند با کارایی تراکنش های مبتنی بر کد هوشمند یا ساختار کارمزد توزیع شده رقابت کنند.
وام دادن مکان دیگری است که مدلهای Web3 طبق معمول کسب و کار را متحول میکنند. وام دهی مبتنی بر بلاک چین اعتبار و وام را ناشناس می کند، جایی که هر کاربری که بتواند وثیقه بدهد می تواند وام بگیرد. هیچ بررسی اعتباری لازم نیست و ریسک در قالب قراردادهای هوشمند که داراییهای زنجیرهای را در زمانی که وامها معیارهای ریسک را برآورده میکنند، «خودمدیریت میشود» است. در حالی که کشمکشهای اخیر در فضای وامدهی کریپتو برجسته شدهاند و تا حدی به «زمستان رمزنگاری» درک شده کمک کردهاند، مکانیسم شناسایی ریسک کار میکند و بر ساختارهایی که خطر بیشتری را برای سیستم کلی ایجاد میکنند، نور میتابد. این مدل وام دهی مستقیم تر، سلطه بانکداری سنتی را هم در محاسبه ریسک و هم در فراگیری به چالش می کشد. هر کسی که تا به حال خانه ای خریداری کرده است می داند که فرآیند وام دهی می تواند از برخی ساده سازی Web3 استفاده کند.
شرکت های مالی باید با این تغییر دست و پنجه نرم کنند. خدمات وامدهی، زیرساخت پرداخت، مبادلات دارایی، بیمه و خدمات نگهبانی مبتنی بر وب 3 در حال حاضر در شرکتهای خدمات مالی بومی و پیشرو کریپتو وجود دارد. پذیرش Metaverse تنها این روندها را تسریع می کند زیرا کاربران تراکنش های بیشتری را در این محیط ها انجام می دهند.
چگونه این متاورس را فعال می کند؟
برای بسیاری از بدبینان ، متاور به سادگی کاربرد فناوری بازی برای ایجاد همهجانبه تجربه های آنلاین است. در مورد آن بیانیه حقیقت وجود دارد. فناوری هایی مانند واقعیت مجازی ، واقعیت افزوده و واقعیت گسترده ، فرصت هایی برای تعامل با مارک ها و افراد به روش های بسیار قانع کننده تر از تصاویر دو بعدی ایجاد می کنند. اما تحقق ارزش کامل متاور همانطور که توسط چشم اندازهای متاور تعریف شده است ممکن است با فناوری Web3 به آن گره خورده یا حتی تسریع شود. به عنوان مثال ، ارزش زمین دیجیتال در متاور به حقوق مالکیت اعطا شده از طریق قراردادهای هوشمند در blockchain بستگی دارد. تجربیات غنی و متنوع در Decentraland و ماسهبازی دقیقاً به این دلیل که کاربر هدایت می شوند ، ایجاد می شوند ، البته در حال حاضر بدون اختیار حاکمیتی برای نظارت یا سانسور. در آینده ، دارایی های دیجیتالی یکپارچه در متاور (ها) از طریق مش از شبکه های blockchain که توسط قراردادهای هوشمند تأمین می شوند ، حرکت می کنند.
منبع باز ، ماهیت مشترک Web3 ، با استفاده از زیرساخت های عمومی ، از نوآوری پشتیبانی می کند و تسریع در اتخاذ متاور با سرعتی بسیار بیشتر از مدل توسعه متمرکز Web2 خواهد بود. علاوه بر این ، ماهیت سیستم عامل های متاور غیر متمرکز مبتنی بر Web3 به این معنی است که محیط ها پایدار و انعطاف پذیر هستند ، نسبت به سیستم های متمرکز در برابر قطع شدن مصون تر هستند. عملکردی که امنیت و انعطاف پذیری را می توان در زیرساخت های منبع باز که در آن کل اکوسیستم می تواند از آن بهره مند شود ، به جای اعتماد به هر ارائه دهنده پلتفرم جداگانه ، طراحی شود.
همه این فرصت ها فرصت هایی را برای تعداد بیشماری از خدمات مالی برای کمک به کاربران در بهره گیری از ارزش خود فراهم می کند. در پایان ، ارزش واقعی متاور ممکن است این باشد که Web3 اقتصاد کاربر محور را با اصطکاک کمتری تسهیل می کند ، نه یک تجربه متمرکز و متمرکز که توسط واسطه ها کنترل می شود.